آرکیتایپ یا کهن الگوی هفائستوس
آیا افرادی را میشناسید که آرام و سر به زیر، ساعتها غرق در دنیای خودشان، با دستانشان معجزه میکنند؟ کسانی که شاید در جمعها کمتر دیده شوند، اما از دل مواد خام و بیجان، آثار هنری یا اشیاء کاربردی و بینظیری خلق میکنند؟ این توانایی شگفتانگیز در ساختن و آفرینش، اغلب بازتابی از انرژی آرکتایپ هفائستوس است؛ کهنالگویی که نماد صنعتگری، خلاقیت درونی و تبدیلکنندگی است. اما دنیای درونی غنی و مهارت دستان آنها، گاهی در تضاد با چالشهایی در دنیای بیرونی قرار میگیرد؛ دشواری در ارتباطات اجتماعی، احساس دیده نشدن، مبارزه با کمبود اعتماد به نفس خارج از حوزه کار، و مشکلاتی در ابراز احساسات در روابط عاطفی. این مقدمه، نگاهی به این شخصیت خلاق و پرتلاش دارد؛ کسی که زیبایی را با دستان خود میآفریند، اما نیازمند آن است که پلی میان کارگاه تنهایی خود و دنیای پرهیاهوی روابط و اجتماع بسازد.
داستان کوتاه درباره شخصیت هفائستوس
امیر ساعتهای طولانی را صرف فعالیتهایی میکرد که نیازمند تمرکز بینهایت، دقت بسیار و صبر کمنظیر بود. او در حوزه کاری خود یک استاد بود و میتوانست با Dedication و مهارت، چیزهای باارزشی خلق کند. در این فضای متمرکز، امیر احساس آرامش و تسلط داشت و تمام انرژیاش صرف آفرینش میشد.
اما زندگی امیر فقط در این حوزه متمرکز خلاصه نمیشد و بیرون از آن، چالشهای او آغاز میشدند. در محیط کار، با وجود توانایی حرفهای بالا، ضعف در “نه گفتن” و “عدم قاطعیت” باعث میشد گاهی همکاران یا مشتریان از او سوء استفاده کنند یا نتواند ارزش واقعی کارش را آنطور که باید بیان کند. مشکل در ارتباط برقرار کردن، به خصوص با همکاران زن، باعث میشد منزوی به نظر برسد و همین، فرصتهای پیشرفت او را محدود میکرد.
در روابط عاطفی، وضعیت دشوارتر بود. امیر بلد نبود چگونه “حس حمایت و توجه” عاطفی را به همسرش بدهد. ابراز احساسات “کلامی” برایش سخت بود و بیشتر در عمل محبتش را نشان میداد، اما همسرش نیاز به شنیدن و گفتوگو نیز داشت. “عدم قاطعیت” او در مسائل شخصی و تمایل به اینکه “تحت تاثیر حرفهای دیگران” قرار گیرد، گاهی در تصمیمگیریهای مهم زندگی مشترک نیز مشکل ایجاد میکرد. او در مقایسه با مردهایی که اجتماعیتر و پرشورتر بودند، “اعتماد به نفس پایینی” در روابط عاطفی داشت و این “ترس درونی” از دوست داشته نشدن یا دیده نشدن، او را آزار میداد.
در خانواده، امیر مردی آرام و دوستداشتنی بود، اما “عدم مسئولیتپذیری”اش در امور خارج از حوزه کاریاش (مانند پیگیری کارهای اداری یا مشارکت فعال در مسائل عمومی خانواده) و تمایل به اینکه “هر کاری را باید به او بگویید تا انجام دهد”، گاهی والدین یا همسرش را کلافه میکرد. در خارج از فضای کار متمرکزش، احساس “سرگردانی” و بیحوصلگی نسبت به بسیاری از فعالیتها و جمعها داشت و نمیدانست چگونه انرژیاش را مدیریت کند.
امیر از این وضعیت خسته شده بود؛ احساس میکرد با وجود تمام تواناییهایش، در بخش مهمی از زندگیاش لنگ میزند و تنهاست. با توصیه یکی از دوستانش که مسیر تغییر شخصی را طی کرده بود، در کلاسهای خودشناسی آقای زهرهوند شرکت کرد.
در این کلاسها، امیر با مفهوم کهنالگوها و “سایه شخصیت” آشنا شد. فهمید که تمرکز عمیق و توانایی خلق چیزهای ارزشمند نقطه قوت بزرگ اوست، اما فرار از دنیای روابط، احساسات و قاطعیت، “سایه” اوست که مانع خوشبختی کاملش شده است. فهمید که “اعتماد به نفس پایین” و “ترس درونی” او ریشه در تجربیات گذشته و عدم پذیرش جنبههایی از وجودش دارد که آنها را ضعیف میپنداشته. یاد گرفت که قاطعیت به معنای دعوا نیست، بلکه توانایی ابراز محترمانه خواستهها و مرزهاست. یاد گرفت که میتواند در عین حفظ دنیای درونی غنی خود، مهارتهای “صحبت کردن با دیگران”، به خصوص خانمها، و “ابراز محبت کلامی” را نیز یاد بگیرد.
مسیر تغییر تدریجی اما مؤثر بود. امیر شروع کرد به تمرین “نه گفتن” در موقعیتهایی که قبلاً تسلیم میشد. سعی کرد با همسرش بیشتر صحبت کند، نه فقط درباره کار، بلکه درباره احساساتشان و نیازهای یکدیگر. یاد گرفت که چگونه “حس حمایت و توجه” عاطفی را نه فقط با عمل، بلکه با گوش دادن فعال و همدردی نشان دهد. در کار، با قاطعیت بیشتری در مورد ارزش کارش صحبت میکرد و همین باعث شد همکارانش او را جدیتر بگیرند. دیگر کمتر احساس “سرگردانی” در خارج از کار متمرکزش داشت، زیرا حالا بلد بود چگونه در تعاملات اجتماعی و مسائل روزمره نیز حضور معناداری داشته باشد.
با گذشت زمان، زندگی امیر متعادلتر و رضایتبخشتر شد. او هنوز هم همان مردی بود که ساعتها غرق در دنیای خلق چیزهای باارزش میشد، اما دیگر آن مرد منزوی و بیقاطعیت نبود. روابط عاطفیاش عمیقتر شده بود، رابطهاش با خانواده بهبود یافته و در محیط کار نیز جایگاه مستحکمتری پیدا کرده بود. امیر با شناخت سایه خود و کار بر روی نقاط ضعفش، پلی میان دنیای درونی غنی و دنیای بیرونی پر از روابط ساخته بود؛ پلی که به او اجازه میداد در هر دو دنیا با اصالت و اعتماد به نفس حضور داشته باشد و زندگیای بسازد که هم ریشه در عمق دارد و هم در دنیای بیرونی شکوفا شده است.
ویژگی های شخصیت هفاسیتوس
ویژگیهای شخصیت هفائستوس، کهنالگوی صنعتگری، خلاقیت درونی و آتش نهفته، لایههای عمیقی دارد که هم به توانمندیهای درونی او اشاره دارد و هم به چالشهایش در دنیای بیرون. با توجه به نکاتی که اشاره کردید، میتوان خصوصیات این تیپ شخصیتی را اینگونه برشمرد:
دنیای درونی و عواطف:
- احساسات عمیق: هفائستوس دارای دنیای درونی غنی و احساساتی عمیق است. این احساسات ممکن است همیشه به وضوح ابراز نشوند، اما زیر سطح آرام یا منزوی او جریان دارند.
- درونگرا: تمایل زیادی به خلوت و تمرکز بر دنیای درونی خود دارد. انرژی خود را در فضاهای خصوصی و فعالیتهای متمرکز بازیابی میکند و ممکن است در جمعهای بزرگ راحت نباشد.
- غمگین: اغلب با نوعی اندوه یا مالیخولیا همراه است، که میتواند ریشه در تجربیات گذشته (مانند احساس طرد شدن یا متفاوت بودن) داشته باشد. این غم میتواند انگیزهای برای خلق آثار عمیق هنری باشد.
- خشم فرو خورده / عدم ابراز خشم: این تیپ شخصیتی به راحتی خشم خود را ابراز نمیکند، بلکه آن را در درون خود نگه میدارد. این خشم فرو خورده میتواند به شکل دلخوری مزمن یا حتی به طور غیرمستقیم در رفتار یا خلاقیتش بروز کند.
- کودکی غمگین: تجربههای اولیه زندگی، به خصوص در زمینه پذیرش و احساس تعلق، ممکن است برای این تیپ چالشبرانگیز بوده و منجر به شکلگیری نوعی غم یا احساس کمبود درونی در دوران کودکی شده باشد.
- ذهن استعاری: او اغلب دنیا را از طریق نمادها، استعارهها و تصاویر درک میکند. ذهنی خلاق و نمادین دارد که میتواند به او در خلق آثار هنری و درک لایههای پنهان واقعیت کمک کند.
- ته دریا: این نماد به عمق درونی، خلوت و دنیای پنهان هفائستوس اشاره دارد. او ممکن است احساس کند در بخشهای عمیقتر و کمتر دیده شده زندگی میکند، جایی که کمتر کسی به آن دسترسی دارد.
روابط و تعاملات بیرونی:
- اعتماد به نفس پایین: به خصوص در خارج از حوزه تخصص یا منطقه امن خود، ممکن است با کمبود اعتماد به نفس روبرو باشد. احساس متفاوت بودن یا نقص در مقایسه با دیگران میتواند این حس را تشدید کند.
- وابسته به زنان: روابط با زنان میتواند برای او پیچیده و چالشبرانگیز باشد. ممکن است تمایل به وابستگی به آنها برای حمایت عاطفی یا احساس ارزشمندی داشته باشد، در حالی که در ابراز احساسات و نیازهای زنانه آنها دشواری دارد.
- نمیدانند چگونه و چطور با خانمها صحبت کنند: به دلیل تمرکز بر دنیای درونی و احتمالا کمبود تجربه در تعاملات اجتماعی سطحی، ممکن است در شروع یا مدیریت گفتگو با خانمها احساس دستپاچگی یا نابلدی کند.
- قاطع نیستند: در موقعیتهای اجتماعی یا شخصی ممکن است در بیان خواستهها یا دفاع از مرزهای خود دشواری داشته باشد و تمایل به اجتناب از درگیری دارد.
- ممکن است تحت تاثیر حرفهای دیگران قرار گیرند: به دلیل عدم قاطعیت و شاید نیاز پنهان به پذیرش، ممکن است در تصمیمگیریهای خارج از حوزه تخصص خود، به راحتی تحت تأثیر نظرات یا خواستههای دیگران قرار گیرد.
رویکرد به زندگی و چالشها:
- خیالپرداز: دارای قدرت تخیل قوی است و ممکن است ساعات زیادی را در دنیای ذهنی خود سپری کند. این خیالپردازی منبع خلاقیت اوست.
- منتظر معجزه: گاهی در مواجهه با مشکلات در دنیای بیرونی یا روابط، به جای اقدام فعال، حالت انفعال به خود گرفته و امیدوار است که شرایط به خودی خود یا با دخالت نیرویی بیرونی تغییر کند.
- نامنظم: ممکن است در جنبههایی از زندگی که نیازمند نظم بیرونی است (مانند مرتب کردن محیط اطراف یا پیگیری کارهای اداری) بیتوجه یا نامنظم باشد.
- علاقه به ماوراء الطبیعه: ممکن است جذب ایدهها یا مفاهیمی شود که فراتر از واقعیت مادی هستند؛ این میتواند به دلیل ذهن استعاری، خیالپردازی یا ارتباط با دنیای پنهان و خلاقیت درونی او باشد.
شخصیت هفائستوس، علیرغم چالشها در دنیای روابط و اجتماع، دارای عمق، خلاقیت و توانایی شگفتانگیزی در تبدیل و آفرینش است. شکوفایی کامل این آرکتایپ در گرو پذیرش جنبههای آسیبپذیر، کار بر روی مهارتهای ارتباطی و یافتن راههایی برای ارتباط دادن دنیای درونی غنی با دنیای بیرونی است.
دوران کودکی آرکتایپ هفائستوس
در دوران کودکی، کهنالگوی هفائستوس اغلب خود را با ویژگیهایی نشان میدهد که بازتابی از دنیای درونی قوی و چالشها در دنیای بیرونی است. با توجه به نکاتی که اشاره کردید، ویژگیهای کودکی این تیپ شخصیتی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- غمگین: این کودکان ممکن است به طور کلی تمایل به احساس غم یا مالیخولیا داشته باشند. این غم میتواند ناشی از احساس متفاوت بودن، درک نشدن توسط همسالان یا تجربیات اولیهای باشد که حس طرد شدن را در آنها ایجاد کرده است.
- گوشهگیر: تمایل به تنها بودن و کنارهگیری از جمعهای شلوغ یا بازیهای گروهی در این کودکان مشهود است. آنها در دنیای درونی خود یا در فعالیتهای متمرکز فردی احساس راحتی بیشتری میکنند.
- مورد شماتت دیگران: به دلیل تفاوتهایشان (مانند درونگرایی، یا شاید ضعف جسمی) یا عدم توانایی در دفاع قاطعانه از خود، ممکن است هدف تمسخر، سرزنش یا آزار کلامی از سوی همسالان قرار گیرند.
- بازیهای تنهایی: این کودکان اغلب ترجیح میدهند به تنهایی بازی کنند. بازیهای آنها ممکن است شامل ساختن چیزها، کار با اشیاء، یا غرق شدن در دنیای تخیل خود باشد که نیازمند تمرکز و خلوت است.
- ضعیف: ممکن است از نظر جسمانی نسبت به همسالان خود ضعیفتر یا ناهماهنگتر باشند. این ضعف جسمی میتواند در شکلگیری “اعتماد به نفس پایین” آنها نقش داشته باشد و حس آسیبپذیری را در آنها تقویت کند.
- وابسته: در حالی که در دنیای بازی یا کار خود ممکن است مستقل باشند، در روابط و مواجهه با چالشهای اجتماعی ممکن است احساس ناامنی کرده و به مراقبان اصلی خود یا فردی که به او اعتماد دارند (شاید یک دوست نزدیک یا یکی از اعضای خانواده) وابسته باشند تا حس امنیت و حمایت لازم را دریافت کنند. دشواری در دفاع از خود میتواند این وابستگی را تشدید کند.
این ویژگیها نشاندهنده کودکی است که ممکن است با چالشهایی در زمینه ارتباط اجتماعی، احساس تعلق و پذیرش از سوی همسالان روبرو باشد، اما همزمان دارای دنیای درونی غنی و تمایلی قوی به تمرکز و خلق کردن است.آرکتایپ یا کهن الگوی هفائستوس قبل از ازدواج چگونه است؟
- ترس از روبرو شدن با دختران: به دلیل کمبود اعتماد به نفس، تجربههای منفی گذشته (مانند طرد شدن) و دشواری در مهارتهای ارتباطی اجتماعی، این افراد ممکن است دچار ترس یا اضطراب شدید هنگام مواجهه و تعامل مستقیم با دختران/زنان شوند و از موقعیتهای قرارگیری در کنار آنها اجتناب کنند.
- عدم توجه به نیازهای زن: این ناشی از دشواری در درک و ابراز احساسات و نیازهای عاطفی دیگران است. در حالی که شاید قلباً اهمیت میدهند، ممکن است ندانند چگونه به نیازهای عاطفی یا ارتباطی زنان پاسخ دهند یا چگونه حمایت کلامی و هیجانی لازم را فراهم کنند، زیرا زبان اصلی آنها در عمل و خلق کردن است.
- فکر میکنند برای جنس مخالف جذاب نیستند: به دلیل “اعتماد به نفس پایین” و احتمالا احساس نقص یا متفاوت بودن (چه فیزیکی و چه اجتماعی)، این افراد اغلب باور دارند که دارای جذابیت لازم برای جنس مخالف نیستند و خودشان را در مقایسه با تیپهای اجتماعیتر یا ظاهراً موفقتر دستکم میگیرند.
- سر به زیر: این نمایانگر حالت ظاهری آنهاست که نشاندهنده خجالت، درونگرایی و تمایل به دیده نشدن در موقعیتهای اجتماعی، به خصوص در حضور جنس مخالف است.
- توجه زیاد به زنان به صورت خیالی: به دلیل دشواری در برقراری ارتباط واقعی، دنیای غنی درونی و خیالپردازی آنها فعال میشود. ممکن است وقت زیادی را صرف فکر کردن یا خیالپردازی درباره زنان خاص یا روابط عاشقانه کنند، که این خیالپردازی جایگزینی برای تعاملات واقعی میشود.
- معمولاً عاشق: علیرغم تمام مشکلات در برقراری رابطه، این افراد دارای احساسات عمیق هستند و ممکن است به راحتی (اگرچه اغلب در دنیای درونی خود) عاشق شوند یا دلبستگیهای عمیقی پیدا کنند، حتی اگر این احساسات ابراز نشده باقی بمانند. این نشاندهنده میل شدید آنها به ارتباط و عشق است.
- انگیزه از زن: امید به پذیرفته شدن، دوست داشته شدن یا داشتن یک رابطه عاطفی میتواند نیروی محرکه قدرتمندی برای این افراد باشد تا از دنیای خلوت خود خارج شوند، بر ترسهایشان غلبه کنند و برای بهبود خود یا دستیابی به موفقیت تلاش کنند. تمایل به جلب نظر فرد مورد علاقه میتواند انگیزهای قوی برای تغییر و رشد باشد.
شغل مناسب کهن الگو یا آرکتایپ هفاسیتوس
با توجه به ویژگیهای شخصیت هفائستوس، که بر مهارت، تمرکز، خلاقیت درونی، و اغلب درونگرایی و دشواریهای اجتماعی تاکید دارد، مشاغل مختلفی میتوانند برای این تیپ شخصیتی مناسب باشند، به شرطی که با نقاط قوتشان همسو بوده و چالشهایشان را به حداقل برسانند. در اینجا بررسی مشاغل پیشنهادی شما بر اساس این کهنالگو آورده شده است:-
کارهای دستی و هنری: این حوزه بهترین و طبیعیترین تناسب را با شخصیت هفائستوس دارد. مشاغلی مانند زرگری، ساعتسازی، مجسمهسازی، نجاری دقیق، ساخت ابزار یا هر کار هنری که نیازمند مهارت دست، صبر، تمرکز و توانایی تبدیل ایده به واقعیت مادی باشد، برای این تیپ بسیار ایدهآل است. آنها در این کارها احساس رضایت عمیق، شایستگی و غرقگی میکنند.
-
کارمندی: این یک دسته بسیار گسترده است و تناسب آن به نوع کارمندی بستگی دارد. اگر شغل کارمندی نیازمند کارهای دقیق، تحلیلی، فنی یا کامپیوتری باشد که بتوانند بیشتر به تنهایی و با تمرکز بالا انجام دهند، میتواند مناسب باشد (مانند برنامهنویسی، تحلیل داده، طراحی فنی، کار در آزمایشگاه). اما اگر شغل نیازمند تعاملات اجتماعی گسترده، مذاکره، مدیریت افراد یا حضور فعال در جلسات متعدد باشد، به دلیل درونگرایی و دشواری در مهارتهای اجتماعی، میتواند چالشبرانگیز باشد.
-
استادی / معلمی: این مشاغل نیازمند دانش عمیق و توانایی انتقال آن هستند که با توانایی هفائستوس در درک عمیق و ساختاردهی اطلاعات همسو است. استادی دانشگاه (به خصوص در رشتههای فنی یا هنری) یا معلمی (به ویژه در مقاطع بالاتر یا در مدارس فنی/حرفهای) میتواند مناسب باشد، اما چالش اصلی در این مشاغل نیاز به سخنرانی در جمع، مدیریت کلاس، و تعامل مداوم با دانشجویان یا دانشآموزان است که برای یک فرد درونگرا و احتمالاً با اعتماد به نفس پایین در جمع، میتواند استرسزا باشد. معلمی در رشتههای فنی یا هنری که شامل کار عملی و نمایش مهارت است، ممکن است تناسب بیشتری داشته باشد.
-
بازیگری و خوانندگی و نوازندگی: در میان هنرهای نمایشی، “نوازندگی” تناسب بسیار خوبی دارد، زیرا نیازمند مهارت دست (در برخی سازها)، تمرکز بالا و توانایی ابراز احساسات عمیق از طریق موسیقی است که میتواند در خلوت یا در گروههای کوچکتر نیز انجام شود. “خوانندگی” نیز نیازمند ابراز احساسات است، اما نیاز به قرار گرفتن در معرض دید بیشتری دارد. “بازیگری” معمولاً چالشبرانگیزترین است، زیرا نیازمند برونگرایی، راحتی در کانون توجه بودن و انعطافپذیری در ابراز طیف وسیعی از احساسات و شخصیتها در ملاء عام است که ممکن است با طبیعت درونگرا و محتاط هفائستوس همخوانی کمتری داشته باشد، مگر اینکه در نقشها یا فضاهای بسیار خاصی صورت گیرد.
به طور کلی، مشاغلی که به هفائستوس اجازه میدهند بر روی مهارتهای دستی یا فنی خود تمرکز کند، نیاز به تعاملات اجتماعی گسترده و سطحی نداشته باشد، و فرصتی برای خلق کردن یا ساختار دادن به چیزی فراهم کند، مناسبترین گزینهها هستند
توصیه های برای رشد تیپ شخصیتی هفاسیتوس
- تقویت بعد آپولو، زئوس و هرمس: این توصیه به معنای فعال کردن انرژیهای کهنالگوهایی است که میتوانند جنبههای مکمل هفائستوس باشند:
- آپولو: به فرد کمک میکند تا افکار و احساساتش را ساختار دهد، منطقیتر و واضحتر ارتباط برقرار کند و دنیای درونی خود را به شیوهای قابل فهم برای دیگران بیان کند.
- زئوس: به فرد توانایی قاطعیت، رهبری در زندگی خود، تعیین مرزها و گرفتن تصمیمات مستقل را میدهد. این به مقابله با “اعتماد به نفس پایین”، “عدم قاطعیت” و “تحت تأثیر قرار گرفتن” کمک میکند.
- هرمس: مستقیماً به بهبود مهارتهای ارتباطی، راحتی در تعاملات اجتماعی و توانایی حرکت و انعطاف در دنیای بیرونی کمک میکند. این به غلبه بر “ترس از روبرو شدن” و “گوشهگیری” یاری میرساند.
- شرکت در کلاسهای هدف و هدفگذاری: برای فردی که ممکن است خارج از حوزه تخصصی خود احساس “سرگردانی” کند، یادگیری نحوه تعیین هدف و برنامهریزی برای دستیابی به آنها در سایر جنبههای زندگی (مانند روابط، توسعه فردی، شغلی)، به او جهت و انگیزه میدهد و حس کنترل بیشتری بر زندگیاش پیدا میکند.
- آموزش روابط با جنس مخالف: این آموزشها به طور مستقیم به رفع چالشهای مربوط به “ترس از روبرو شدن با دختران/زنان” و “نمیدانند چگونه با خانمها صحبت کنند” میپردازند. یادگیری مهارتهای گفتگو، درک تفاوتها و نیازهای ارتباطی، و افزایش اعتماد به نفس در این زمینه حیاتی است.
- آموزش روابط اجتماعی و شرکت در گروهها: این دو مکمل یکدیگرند. آموزش مهارتهای اجتماعی (مانند شروع گفتگو، همدلی، حل اختلاف) و قرار گرفتن فعالانه در موقعیتهای اجتماعی (مانند شرکت در گروههای مورد علاقه، کلاسها یا فعالیتهای تیمی)، به فرد کمک میکند تا از “گوشهگیری” خارج شده، بر “کمبود اعتماد به نفس” در جمع غلبه کند، و تواناییهای ارتباطی خود را در محیطی امن و حمایتی تقویت نماید. این به کاهش احساس “غمگینی” و تنهایی نیز کمک میکند.
- مطالعه: مطالعه، به خصوص در زمینههایی مانند روانشناسی، ارتباطات، فلسفه یا حتی تاریخ هنر و صنایع دستی مرتبط، میتواند ذهن “استعاری” او را تغذیه کرده، درک او از دنیای پیچیده انسانی را افزایش دهد و ابزارهای کلامی و مفهومی لازم برای بیان “احساسات عمیق” و ارتباط با دیگران را فراهم کند.
با پیگیری این توصیهها، فرد با کهنالگوی هفائستوس میتواند پتانسیلهای درونی خود را به دنیای بیرون پیوند زده، بر چالشهای اجتماعی و عاطفی خود غلبه کرده و زندگیای متعادلتر و رضایتبخشتر بسازد که در آن هم خلاقیت درونیاش شکوفا میشود و هم روابط انسانی عمیق و معناداری دارد
شخصیت پرسفون به وفور در جامعه ما یافت می شود
این کروه باید روی قدرت تصمیم گیری خود بیشتر کار کنند
خیلی کامل و پرفکت