اسطوره آفرودیت
بسیاری از نمادهای مرتبط با آفرودیت، حاکی از فرمانروایی او بر عشق و زیبایی هستند. به عنوان مثال، گل رز نماد عشق و عاشقی است. مرتفع، نماد عشق و بقا، در حالی که سیب نماد خواسته و شهوانی است. هر یک از این نمادها به طور صمیمی با او ارتباط دارند.
دیگر اشیاء مهمی که نمادگذاری عمیقی با آفرودیت دارند، صدف است که نمایانگر تولد او از دریاست، و آینه که نشانه زیبایی و خودپسندی است. هر دو نماد قوی از تأثیر او هستند.
حیوانات مقدس
حیوانات مقدس برای آفرودیت ویژگیهایی از طبیعت او را نمایان میکنند. کبوتر، نماد صلح و عشق، گنجشک، نماد اشتیاق عاشقانه، و قو، که نماد زیبایی و آرامش است، اغلب کنار او تصویر میشوند. این موجودات نه تنها نشان دهنده فرمانروایی او بر عشق و زیبایی هستند، بلکه به عنوان سفیران آسمانی او نیز خدمت میکنند.
اساطیر مرتبط با آفرودیت
قضاوت پاریس و جنگ تروا
آفرودیت نقش بزرگی در رویدادهایی که به جنگ تروا منجر شد، از طریق قضاوت پاریس، داشت. او یکی از سه دیوی بود که همراه با هرا و آتنا، به دنبال سیب طلایی بودند که نوشته شده بود “به زیباترین”. آنها از زئوس خواستند تا مسابقه را قضاوت کند، اما او انکار کرد. پاریس، پسر پادشاه تروا، به جای او، مسابقه را قضاوت کرد. هر یک از سه دیوی به او چیزی در برگشت وعده دادند؛ آفرودیت به او عشق زیباترین زن در جهان، هلن اسپارتا، وعده داد. او آفرودیت را برنده سیب خواند.
این داستان قضاوت پاریس به عنوان دلیل واقعی پشت جنگ تروا در نظر گرفته میشود. بعد از شروع جنگ، او در سوگ پاریس شرکت کرد. آفرودیت پاریس را از دست منلاوس نجات داده و او را در ابر محاصره کرده و به تروا برگرداند. او سپس نقش مهمی در محافظت از پسرش اینهاس بازی کرد، به حدی که به صورت مستقیم در میدان جنگ مداخله کرد.
آفرودیت و آدونیس
اسطوره آفرودیت و آدونیس یکی از داستانهای عشق و تراژدی است. آدونیس، یک مردانه بسیار زیبا، عشق آفرودیت را جلب کرد. او را هنگام تولد دید و در آن زمان تصمیم گرفت که او متعلق به خودش باشد. او پرسفون را به مراقبت از او انتخاب کرد، اما پرسفون نیز عاشق آدونیس شد و او را نمیداد. سرانجام، زئوس مجری شد. او حکم داد که آدونیس باید نیمی از سال با هر یک از آنها باشد.
اما او توسط یک خوک وحشی به شدت شاخخورد شد که منجر به مرگ او شد. آفرودیت از درد و رنج فرو برده شد و از خون آدونیس گل آنمونه رویید، نماد طبیعت فانی زیبایی و زندگی.
اسطوره آفرودیت و آنکیز
روایت عشق آفرودیت با آنکیز، یک شاهزاده تروا، داستان
مهم دیگری در اطراف این خدای زیبایی است. به صورت مخفیانه به شکل یک زن مردمی، آفرودیت آنکیز را فریب داد و از این اتحاد، آینهآسا به دنیا آمد که بعدها قهرمان جنگ تروا و نیاکاندر را به دنیا آورد. این افسانه، آفرودیت را به داستانهای حماسی یونان و روم متصل میکند.
داستان اسطوره آفرودیت و سایکه دربارهٔ دشواریهای سایکه برای به دل نگذاشتن آفرودیت و تجدید دیدار با عاشق خود، اروس، پسر آفرودیت، میچرخد. این داستان غنی از نمادها است و به بررسی موضوعات آزمایشهای عشق، تحول و ارتباط بین مردانه و الهی میپردازد.
حقایق دربارهٔ آفرودیت:
- آفرودیت خدای باروری، عشق و زیبایی بود.
- آفرودیت به هپهاستوس متاهل بود، اما این اتحاد به دلخواه او نبود.
- او و آرس دختری به نام هارمونیا را به دنیا آوردند که در نهایت با هروتودوس ازدواج کرد.
- او مادر هرمافرودیتوس از طریق هرمس بود.
- دینلاس نیز یکی از فرزندان او بود، که با آرس به دنیا آمد و خدایی آشوبناک بود که توسط والدینش به هادز فرستاده شد.
- آفرودیت و پسرش اروس (کوپید) همکاری کردند تا زئوس را وادار به عشق به اروپا، یک انسان، کنند.
- آفرودیت از یک اتومبیل کشیده توسط قو نمادگرا برای سهولت حرکت در هوا استفاده میکرد.
- اگرچه آفرودیت و هرا دوست نبودند، هرا به خدای عشق برای کمک در کمک به قهرمانان در جستجوی پوست طلایی مراجعه کرد.
- آفرودیت یک کمربند داشت که جادوهای او را شامل میشد؛ هرا یک بار آن را قرض گرفت تا زئوس را فریب دهد تا او را از جنگ تروا منحرف کند.
- آفرودیت یک گردنبند به هارمونیا داد که سوژه مصیبتآوری برای نسلهای بعدی شد.
- روسپیگران آفرودیت را پاترون خود میدانستند.
- کورینت مرکز عبادت آفرودیت بود.
- هنر اولیه یونان نمایانگر آفرودیت را برهمن نشان میداد.
- او الگوی مجسمه مشهور «ونوس دهان میلو» بود.
- آفرودیت و اروس عشق بین ژیسون (قهرمان جستجوی پوست طلایی) و دختر پادشاه کلخیایی به وجود آوردند.